
سبک امواج الیوت در دهه 1930 توسط رالف نلسون الیوت، حسابدار و نویسنده آمریکایی، تدوین شد. او بر اساس مطالعات گسترده روی رفتار قیمت سهام و شاخصهای بازار دریافت که بازارها طبق الگوهای تکرارشونده و قابل پیشبینی حرکت میکنند که این حرکات بازتابی از روانشناسی جمعی معاملهگران است. الیوت این حرکات را “موج” نامید و ساختاری برای طبقهبندی و پیشبینی روندهای مالی ارائه داد. این سبک در ابتدا در بورس آمریکا گسترش یافت و پس از چند دهه به بازارهای بینالمللی راه یافت و حالا یکی از پایههای تحلیل تکنیکال کلاسیک دنیاست.
پس از ابداع آن توسط الیوت، افرادی مثل رابرت پرکتر (Robert Prechter) و اف.آر. فراست (A.J. Frost) مفسران و مروجان اصلی این تئوری در دهههای بعدی بودند و سهم زیادی در معروف شدن الیوت داشتند.
در ایران، اساتیدی چون علی بهشتی سرفراز، سعید خاکستر و مهرداد بشیرپور از اولین تعلیمدهندگان و توسعهدهندگان این سبک محسوب میشوند. این اساتید با برگزاری کلاسها و تالیف یا ترجمه کتابهای تخصصی مانند “دستیار موجشمار” و “آموزش الیوت به زبان ساده”، فهم الیوت را برای معاملهگران فارسیزبان مهیا کردهاند.
الیوت بر این باور بود که حرکت قیمتها تصادفی نیست و طبق سیکلهایی از موجهای صعودی و نزولی رخ میدهد.
طبق این نظریه، هر روند عمده بازار متشکل از پنج موج حرکت در جهت روند اصلی و سه موج اصلاحی خلاف جهت آن است؛ که این ساختار بهصورت تودرتو و در مقیاسهای مختلف تکرار میشود (اصل فراکتال).
الیوت همچنین معتقد بود که احساسات جمعی سرمایهگذاران باعث توسعه و شکلگیری این امواج میشود، پس با تحلیل صحیح آنها، میتوان جهت آینده بازار را شناسایی و پیشبینی کرد.
اصلیترین ابزار کار در این سبک، چشم معاملهگر و موجشمار است، چون هنوز بسیاری از تحلیلها دستی انجام میشود. اما برای راحتی کار، ابزارهایی مانند اندیکاتور Elliott Wave Oscillator یا نرمافزارهایی مثل MotiveWave و Elliott Wave International برای شمارش نیمهخودکار امواج ارائه شده است. همچنین ابزار فیبوناچی (Retracement و Extension) برای تعیین اهداف موج اصلاحی و جنبشی کاربرد زیادی دارد. معاملهگرهای حرفهای معمولاً یک یا دو اندیکاتور کمکی (مثل RSI یا MACD) را هم برای تایید ضعف یا قوت امواج به کار میبرند.
دوستان الیوتی بیشتر به مواردی مانند تعداد امواج (۵ موج جنبشی و ۳ موج اصلاحی)، ساختار موجهای داخلی (انواع موج مثل انبساطی یا کوتاهشده)، تایمفریم موج (هفتگی تا دقیقهای) و نسبتهای فیبوناچی بین امواج (برای هدف و اصلاح) توجه دارند.
شمارش صحیح امواج و درک قوانین مربوط به موجشماری (مثل تداخل امواج، کوتاه نشدن موج چهارم به محدوده موج اول و…) کلید موفقیت است. پارامترهایی مثل عمق و شیب امواج، زمان شکلگیری هر موج و اعتبار قوانین فرکتالی نیز اهمیت ویژهای دارن.
معاملهگر الیوتی ابتدا باید حرکت قیمت را به امواج اصلی و اصلاحی تقسیم کند و سپس با توجه به قوانین موجشماری، موقعیت فعلی بازار را در چرخه سیکل پیدا کند. معمولاً بعد از پایان یافتن موج اصلاحی (مثلاً موج ۲ یا موج ۴)، نقطه ورود مناسب برای همراهی با موج بزرگتر (مثلاً موج ۳ یا ۵ که معمولاً قوی هستند) پیدا میشود. یکی از چالشهای عملی این سبک، نیاز به تمرین زیاد برای موجشماری دقیق است و ممکن است ابتدا شمارشهای غلط باعث اشتباه در تحلیل گردد. به همین دلیل آموزش این سبک معمولاً با مثالهای زیاد و تمرین مستمر همراه است.
قابلیت پیشبینی سناریوها و نقاط بازگشت احتمالی بازار
انطباق با ساختار بازارهای مختلف (سهام، ارز دیجیتال، فارکس و…)
ترکیب با ابزارهای دیگر برای گرفتن تاییدیه سیگنال
خستهکننده و دشوار بودن شمارشهای دستی و دقیق
وابستگی به ذهنیت تحلیلگر و امکان برداشتهای مختلف از یک چارت
نیاز به تجربه و تمرین بسیار زیاد برای حرفهای شدن
۱. آیا امواج الیوت همیشه جواب میدهد؟
خیر؛ بازار گاهی خارج از ساختار ایدهآل رفتار میکند و ممکن است امواج مطابق انتظار پیش نرود، پس کنترل ریسک و ترکیب با سبکهای دیگر مهم است.
۲. آیا تحلیل الیوت فقط در بازارهای بزرگ کاربرد دارد؟
خیر؛ الیوت یک منطق ساختاری است و در همه بازارها (چه بورس ایران، چه فارکس یا کریپتو) قابل استفاده است؛ اما نتیجهبخشی بستگی به حجم دیتای چارت و دقت تحلیل دارد.
۳. بیشترین خطای معاملهگر تازهکار الیوت چیست؟
بیشتر مبتدیها در شمارش امواج به دلیل پیچیدگی ساختارها و قوانین فرعی دچار خطا میشوند و سریع جذب موقعیتهای خرید و فروش میشوند که گاهی اشتباه است.
۴. آیا ابزار خودکار شمارش موج کارآمد است؟
ابزارهای خودکار شمارش موج (مثلاً در MotiveWave یا برنامههای امواج خودکار) کمکمیکنند اما هنوز کیفیت و دقت ذهن یک موجشمار حرفهای را ندارند و باید اعتبارسنجی شوند.
فرض کن در نمودار بیتکوین، یک روند صعودی را با پنج حرکت صعودی و سه حرکت اصلاحی موجشماری میکنی. پس از پایان موج ۲ اصلاحی و شروع موج ۳ صعودی (که معمولاً قوی ترین است)، نقطه ورود با ریسک کم پیدا میشود و هدف با استفاده از نسبتهای فیبوناچی مشخص میگردد. این الگو بارها در روندهای بورس، فارکس و ارز دیجیتال امتحان شده و میتواند آغازی برای تحلیلهای پیشرفتهتر باشد.